خربزه
عمريست نشسته ام
پاي لرز خربزه هايي
که هيچوقت يادم نمي آيد
کي؟! خوردمشان …
عمريست نشسته ام
پاي لرز خربزه هايي
که هيچوقت يادم نمي آيد
کي؟! خوردمشان …
چه رسم جالبي است !!!
محبتت را ميگذارند پای احتياجت …
صداقتت را ميگذارند پای سادگيت …
سکوتت را ميگذارند پای نفهميت …
نگرانيت را ميگذارند پای تنهاييت …
و وفاداريت را پای بی کسيت …
و آنقدر تکرار ميکنند که خودت باورت ميشود که تنهايي و بيکس و محتاج !!!
من که به هيچ دردي نميخورم …
اين دردها هستند که چپ و راست به من ميخورند …