خسته تر از هرشب
ديشب خسته تر از هر روز بودم …
کاش ميشد گوشه اي مي نوشتم
“خدايا خيلي خسته ام” ، فردا صبح بيدارم نکن !!!
ديشب خسته تر از هر روز بودم …
کاش ميشد گوشه اي مي نوشتم
“خدايا خيلي خسته ام” ، فردا صبح بيدارم نکن !!!
خسته ام از عشقایه دنیا دیگه نیستم تک و تنها
چون که عشق توخداجون بزرگه به قدر دریا
عشق فقط عشق خدایی نداره غم و جدایی
نداره چشم انتظاری لحظه هایه بی قراری.
زير بارانم ، بي چتر !
تنها بيني سرخم لو ميدهد مرا ؛ که باريده ام همراه ابرها . . .
اما تابلوي قشنگي شده ايم : من و جاده و بارن . . . !
خواندن در ادامه مطلب
خواندن در ادامه مطلب
وچه زیبا میگه محسن چاوشی عزیز:
نه هوای تازه و نه لباس نو می خوام
هفت سین من تویی،من فقط تو رو می خوام
دلم امشب از خدا جز تو هیچی نمی خواد
کاش یکی ما دو تا رو با هم آشتی می داد
شب عیدی آسمون وقتی که می باره
بیشتر از شبای پیش عطر قرآن داره
ببین امشب قلبم مثل آیینه روشنه
آیینه ی زلال من دیدنت عید منه
سال نو یعنی تو،وقتی از در تو میای
نذر کردم امشب،سفره چیدم که بیای
سال نو یعنی تو،وقتی از در تو میای
نذر کردم امشب،سفره چیدم که بیای
شب عیدی آسمون وقتی که می باره
بیشتر از شبای پیش عطر قرآن داره
ببین امشب قلبم مثل آیینه روشنه
آیینه ی زلال من دیدنت عید منه
شادی از تقویمم بی تو رفت و بر نگشت
انتظارت منو کشت توی سالی که گذشت
شادی از تقویمم بی تو رفت و بر نگشت
انتظارت منو کشت توی سالی که گذشت
فرا رسیدن سال1392 را به همه دوستایه گلم تبریک میگم و امیدوارم سال پر برکتو خوبی داشته باشید
آفتاب پنجره را ميشناسد حتي اگر بسته باشد
مهتاب به ديدارم مي آيد حتي اگر خسته باشد
دل هواي تو میکند حتي اگر شکسته باشد
تازه چند شب بود که داشتم راحت میخوابیدم بدون هیچ فکرو خیالی تا این که دیروز
باز یکی سرشو انداخت پایین و اومد تواین دل صاحب مرده ما که واسه خودش شده یه کاروان سرا
هرکسی میاد داخلش و بعد یه مدتی یه لگد بهش میزنه و میره
تا حالا شده بخوای بخوابی ویه چیزی فکر یه کسی نذاره بخوابی خیلی رنج آوره اصلا یه حس عجیبیه
دلم میخواست برم اون موقعه شب تو خیابو ن قدم بزنم خیلی احمقانه ست
ولی چه میشه کرد اگه خوابمم برده فقط به خاطر دیدن دوباره اون امروز بوده حالا امیدوارم امروز ببینمش.
خيلي سخت بود …
با بغض نوشتم ولي با خنده خواندي…
خوش به حال فرهاد که تلخترين خاطره اش شيرين بود !…
چه اشتباه بـزرگيست ، تلخ کردن زندگيمان
براي کسي که در دوري ما
شيرين ترين لحظات زندگيش را سپري ميکند....
من دارم میمیرم اما توآرومی
من دلم طوفانه دل توبارونی
من همیشه هروز واسه تو دلتنگم
از غم دوریت من باهمه میجنگم
حیفه احساسی که تو دستایه تو نفس برید
اون روزا به جز خدا هیچکی به دادم نرسید
مطمئن باش که یه روز تقاصشو پس میدی
مث من تموم زندگی تو از دست میدی
دوست داشتن کسي که شما رو دوست نداره
مثل بغل کردن کاکتوس مي مونه …
هرچي محکم تر بغل کني بيشتر آسيب ميبيني…
عمريست نشسته ام
پاي لرز خربزه هايي
که هيچوقت يادم نمي آيد
کي؟! خوردمشان …
چه رسم جالبي است !!!
محبتت را ميگذارند پای احتياجت …
صداقتت را ميگذارند پای سادگيت …
سکوتت را ميگذارند پای نفهميت …
نگرانيت را ميگذارند پای تنهاييت …
و وفاداريت را پای بی کسيت …
و آنقدر تکرار ميکنند که خودت باورت ميشود که تنهايي و بيکس و محتاج !!!